کلمات و عبارات مفید برای سفر و تعطیلات :

۱)خب قبل از هر چیزی بریم سراغ مهم ترین‌ها عباراتی که با فعل go هستن :

  • Go on Holiday:
کلمات و عبارات مفید برای سفر و تعطیلات | Go on Holiday

به معنی به تعطیلات یا سفر رفتن هست .

این تابستان که بیاد برای تعطیلات به فرانسه میرمI’m going on holiday to France this summer
خیلی دوست داریم برای تعطیلات به اسپانیا بریمWe love going on holiday to Spain
  • Go abroad:

به معنی خارج یا خارج از کشور رفتن هست.

تا حالا خارج بودی؟Have you been abroad
بله سال گذشته به انگلستان رفتم و خیلی اوقات خوبی داشتمYes, last year, I went to England and we all had a great time
  • Go sightseeing:

به معنی به دیدن جاهای دیدنی رفتن

وقتی به لندن رسیدم با یک تور رفتیم بازدید از جاهای دیدنی مثل ……… اما Big Ben رو ندیدمWhen I got to London I went on a sightseeing tour and saw Buckingham Palace, The London Eye, Trafalgar Square & The British Museum but I didn’t see Big Ben
  • Go camping:
کلمات و عبارات مفید برای سفر و تعطیلات | Go camping

به معنی کمپینگ رفتن توی طبیعت، شب ماندن حالا چه کوهستانی باشه چه جاهای سرسبز و طبیعت اطراف شهر

من عاشق کمپینگ رفتنم مخصوصا توی تابستون وقتی که خیلی هوا گرم ترهI love going camping, especially in the summer when it’s a lot warmer.”
  • Go by train:

با قطار سفر کردن

عاشق با قطار سفر کردنم فقط واسه خودت میشینی و از مناظری که از پنجره می‌بینی لذت می‌بری love going by train, you just sit back and enjoy looking out of the window
  • Go skiing:

به معنی اسکی کردن

وقتی که برف می‌باره وسایل اسکیمو بر می‌دارم و مستقیم به کوهستان میرمWhen it snows I grab my skis and head for the mountains

۲) حالا لغات و عباراتی که در مورد سفرهای هوایی به کار برده میشه وقتی که شما با هواپیما سفر می‌کنین.

  • Boarding Card:

به معنی کارت پرواز هست

  • Check-in-desk:
کلمات و عبارات مفید برای سفر و تعطیلات | Check-in-desk

به معنی همون کانتری که تو فرودگاه شما بارهاتون رو تحویل میدین و کارت پرواز تحویل می‌گیرین

  • Security:

ما توی فارسی میگیم حراست، جایی که مسئول امنیت فرودگاه و پروازها هست

  • Customs:

گمرک. که معمولا در قسمت گمرک دو بخش وجود داره یکی Green Zone هست که شماها چیزی که مشکل داشته باشه همراهتون نیست و می‌تونین برید و یکی هم Red Zone اونجا اگه چیزی باشه که نیازبه کار اداری داشته باشه تو گمرک شما باید برین اونجا و معمولا تو گمرک هم ممکنه از شما بپرسن anything to the declare؟ یعنی چیزی واسه اظهار کردن دارین؟ یعنی چیزی که شامل قانون خاصی بشه همراهت هست؟ که معمولا اکثر اوقات میگیم Nothing to Declare یعنی چیز خاصی یا غیر قانونی همراهم نیست.

  • Baggage reclaim:

تحویل بار، جایی که شما وقتی به مقصدتون رسیدین میرن و بارتون رو تحویل میدن

  • Runway:
Runway

باند فرودگاه، جایی که هواپیما Take off” and “Land انجام میده

  • Jet Lag:

سفری که داشتم باعث شده که من چند تا time zones رو رد کنم و حالا به خاطر جا به جا شدن ساعت‌ها خوابم بهم ریخته.

  • Stopover:

مثلا وقتی شما یک پرواز طولانی مدت دارین و چند تا هواپیما در اصل عوض می‌کنین مثلا فردا می‌رید دبی و بعد از دبی می‌رید جای دیگه اون معطلی بین پروازها رو میگن Stopover .
هم به صورت اسم استفاده میشه و هم به صورت فعل.

ما در سر راهمون به تایلند در فرودگاه مسکو توقف داشتیم We stopped over at Moscow airport on our way to Thailand
توقف ما در مسکو ۵ ساعت طول کشیدThe stopover in Moscow lasted five hours
  • Hand Luggage:

بارهایی که به صورت دستی می‌تونین حمل کنین مثل کیف دستی، چیزهایی که خیلی سنگین نیستن و معمولا با خودتون می‌تونین به داخل هواپیما ببرید

  • Domestic Fights:

پروازهای داخلی

  • Aisle/Window:

به معنی راهرو، صندلی که نزدیک راهرو هست. بعضی ها aisle seat دوست دارن یعنی صندلی نزدیک راهرو و بعضی ها window seat یعنی صندلی کنار پنجره رو دوست دارن.

۳) در این قسمت در مورد لغات و اصطلاحاتی کنیم که کلا در مورد روش‌های مختلف سفر کردن و به طور کلی خود سفر کردن هست

  • Travel:

سفر کردن، از جایی به جای دیگه رفتن

به نظر من بهترین روش سفر کردن با قطار هست In my opinion, the best way to travel is by train

We wouldn’t say “Yesterday I traveled to London”
It would “Went to London”

جمله اول اشتباهه و از این جمله استفاده نمی‌کنیم. در واقع در نظر داشته باشین خیلی در مورد چیزهای خاص اتفاق‌هایی خاص مثل سفر رفتن‌ها، جا به جا شدن از این شهر به اون شهر خیلی از واژه travel استفاده نمی‌کنیم چون واژه travel یک لغت خیلی کلی هست که به کل امر سفر کردن و جا به جا شدن اشاره میکنه

سعی کنین از لغاتی که در پایین میاد بیشتر استفاده کنیم در مورد مسائل شخصی و اتفاقات شخصی.

  • Journey:
کلمات و عبارات مفید برای سفر و تعطیلات | Journey

به معنی سفر رفتن، مسافرت کردن و معمولا هم واسه سفرهای زمینی استفاده میشه یعنی در مورد کشتی و هواپیما خیلی کاربردی نداره مثلا می‌گیم :

یک سفر زمینی با قطار از لندن به منچستر A train journey from London tho Bath
با ماشین از نیویورک به بستون رفته car journey from New York to Boston
  • Trip:

به معنی سفر کردن اما وقتی ما می‌گیم مثلا :

به لندن رفتم و برگشتم A business trip to London or
یک سفر اخر هفته‌ای به پاریس (یعنی به پاریس رفتم و برگشتم)a weekend trip to Paris

وقتی از واژه trip استفاده می‌کنیم که ما یک سفر رو رفتیم و انجام دادیم و دوباره برگشتیم به همان نقطه‌ای که از اونجا آغاز کرده بودیم.

  • Excursion:

به معنی گشت، گردش.
سفرهایی که یک تور شما رو میبره و معمولا شما نیازی نیست که نگران چیزی باشین. فرضا یا دعوت شدین یا به یه جایی پول دادین و اون‌ها کار رو برای شما انجام میدن. گشت و گردش رو اونها براتون انجام میدن.

یک گردش تست شراب در دره ناپا در کالفرنیا یعنی یک مراسمی یا جشنی بوده یا شاید توری بوده شما پولی دادین و اون‌ها کل سفر رو برای شما انجام دادن، برنامه ریزی کردن و بعد شما بر‌می‌گردین این میشه گردش.A wine tasting excursion in the Napa Valley in California. You go there enjoy the wine and you don’t have to worry about getting there and back again.
  • Outing:

تقریبا مثل عبارت Excursion هست اما با این تفاوت که این برنامه‌هایی هست که این خود شخص میذاره برنامه خانوادگیه و معمولا کمتر از یک روزه هست مثلا وقتی که شما روز جمعه صبح می‌رید بیرون تا عصر مثلا در دامن طبیعت هستی اینو میگن Outing به معنی تفرج.

تفرج خانوادگیمون در باغ وحش لندن بسیار لذت بخش بودOur family outing to London Zoo was great fun.
  • Voyage:

به معنی سفر کردن اما بیشتر در مورد سفرهای دریایی به کار میره وقتی که شما با کشتی از جایی به جایی میری.

قبل از اینکه هواپیما اختراع بشه سفر دریایی از لندن به نیویورک ممکن بود هفته‌ها طول بکشهBefore planes were invented the voyage form London to New York could take weeks.
  • Cruise:

به طور کلی یعنی گشت زنی گشت زدن و به طور خاص منظور گشت زدن‌های دریایی هست وقتی که مثلا شما سوار یک کشتی تفریحی می‌شید و با اون جاهای مختلف رو می‌بینید و گشت زنی دریایی می‌کنین.

  • Packages Tour:
کلمات و عبارات مفید برای سفر و تعطیلات | Packages Tour

تور، تورهایی که به صورت پکیج هستن یا بسته هستن.
شما یک پولی رو می‌دید به یک شرکت مسافرتی و اون‌ها تمام کارهارو برای شما انجام می‌دهند بلیط هتل اقامت، پاسپورت تمام ویزاها و کارهای شما رو اون تور انجام میده به این میگن Packages Tour.

کلمات و عبارات مفید برای سفر و تعطیلات :

۴) در بخش اخر هم در مورد یکسری Phrasal Verbs Related to Travel فعل‌های چند جزئی که خیلی مرتبط با سفر یا مسافرت کردن هستن صحبت می‌کنیم.

  • Set off:

به معنی راهی شدن هست

امروز خیلی زود راهی شدیم و به همین دلیل هم هست که من خسته هستمWe set off really early this morning, that’s why I’m so tired.
  • Get away:

به معنی دور شدن، از مشغله دور شدن، یه استراحتی به خود دادن

سر کار واقعا فشار زیادی رومه و واقعا نیازدارم که یه مدتی دور بشم.I’m really stressed at work and what I really need is to get away.
  • Take off:

مثلا هواپیما Take off کرد یعنی بلند شد

هواپیما سر موقع پریدThe plane took off on time
  • Pick up:

به معنی دنبال کسی رفتن

ساعت ۶ صبح توی ایستگاه میام دنبالت و سوارت می‌کنمI’ll pick you up at the station at 6 in the morning.
  • Drop off:

با ماشین کسی رو جایی رسوندن، پیاده کردن

بعد از ظهر خودم می‌رسونمت فرودگاه I’ll drop you off at the airport this afternoon
  • Check in:

به معنی وارد شدن. مثلا وقتی شما به یک هتل می‌رید و از قبل رزرو کردین و میخواین از اتاقتون استفاده کنین از این عبارت استفاده می‌کنیم

وقتی در فرودگاه وارد میشین کارت پرواز رو به شما میدنWhen we check in at the airport they’ll give us our boarding card
  • Check out:

بر خلاف عبارت قبلی هست

وقتی از هتل میخواین برین تسویه می‌کنینYou pay the bill at the end of your stay at a hotel.
  • See off:

به معنی بدرقه کردن هست. مثلا وقتی شما فرودگاهی یا جایی می‌رید دنبال کسی و اون فرد رو بدرقه می‌کنین.

  • Look around:

در اطراف گشتن، سر و گوش آب دادن

بعد از اینکه رفتیم هتل و اتاقو گرفتیم رفتیم و توی اون محله سر و گوشی آب دادیم ببینیم چطوری هست After we checked in to our hotel we wanted to look around the local area to see what it was like
  • Get on:

به معنی سوار شدن. و برای اتوبوس و قطار و هواپیما و اسب و دوچرخه بیشتر استفاده میشه.

  • Get off:

به معنی پیاده شدن هست. و برای اتوبوس و قطار و هواپیما و اسب و دوچرخه بیشتر استفاده میشه.

  • Get in:

برای سوار شدن به ماشین یا تاکسی از این عبارت استفاده می‌کنیم.

  • Get out of:

برای پیاده شدن از ماشین یا تاکسی از این عبارت استفاده می‌کنیم.

  • Touch down:

وقتی هواپیما فرود میاد

هواپیمامون نیم ساعت بعد از ۷ صبح فرود اومدOur plane touched down at half past seven in the morning.

امیدوارم مقاله کلمات و عبارات مفید برای سفر و تعطیلات برای شما مفید واقع شده باشد.
آموزش آنلاین برای افراد شاغل بسیار ایده آل و منحصر به فرده چون به این کلاس ها در هر زمان و مکانی می‌تونید به اون دسترسی داشته باشید. در آموزش آنلاین محتوا و مطالب علمی به روز هستند و کلاس‌ها محدودیت ظرفیت ندارن. در آموزش آنلاین از استادان مجرب در حوزه‌های گسترده جغرافیایی استفاده می‌شه.
در کلاس‌های حضوری ترس اشتباه بودن عقاید و نظرات وجود داره و افراد از بازگو کردن آن ترس دارن ولی در کلاس‌های آنلاین دانشجو می‌تونه بدون ترس اشتباه کنه و باعث کشف و پرورش استعداداش می‌شه .
آموزش آنلاین با در دست داشتن رسانه‌های مختلف و یک گوشی همراه به راحتی می‌تونید از هر ساعت شبانه روز به یادگیری ادامه بدین که نسبت به تدریس سنتی وقت کمتری می‌گیره و مفید تره .
آموزش آنلاین هزینه کمتری نسبت به کلاس‌های حضوری دارن پس راهی برای صرفه جویی و سرمایه گذاریه.
برای خواندن مقالات بیشتر و اطلاعات بیشتر میتونید به آکادمی آنلاین آموزش زبان ۲۴talk مراجعه کنین.

منبع : verbling