آشنایی با all ،every و whole
مقاله آشنایی با all ،every و whole در چهار قسمت شما را در این زمینه مسلط میکند.
الف) معمولا از all در معنای everybody/everyone یعنی “همه” استفاده نمیکنیم:
Everybody enjoyed the party. (not ‘All enjoyed…’)
همه از مهمونی لذت بردن.
- اما دقت کنید که میتونیم بگیم all of us/you/them ولی نمیگیم not everybody of:
All of us enjoyed the party. (not ‘everybody of us’)
همه ما از مهمونی لذت بردیم.
ب) آشنایی با all و everything
- بعضی مواقع میتونیم از all یا everything بهجای هم استفاده کرد.
I’ll do all I can to help. or I’ll do everything I can to help.
هرکمکی بتونم انجام میدم.
- میتونین بگین all I can/all you need ولی معمولا از کلمه all به تنهایی استفاده میکنیم.
He thinks he knows everything. (not ‘he knows all’)
فکر میکنه همه چیز رو میدونه.
Our holiday was a disaster. Everything went wrong. (not ‘All went wrong’)
تعطیلاتمون یک فاجعه بود. همه چیز بد پیش رفت.
- از all در اصطلاح all about استفاده میکنیم:
They told us all about their holiday.
همه چیز رو درباره تعطیلاتشون بهمون گفتن.
- همچنین از all (و نه everything) در معنای “تنها چیزی که” استفاده میکنیم:
All I’ve eaten today is a sandwich. (= the only thing I’ve eaten today)
تنها چیزی که امروز خوردم یک ساندویچ هست.
ج) کلمات every/everybody/everyone/everything همگی مفرد هستند و با آنها یک فعل مفرد به کار میبریم:
Every seat in the theatre was taken.
همه صندلی های سالن تئاتر پر بودند.
Everybody has arrived. (not ‘have arrived’)
همه رسیدن.
- اما اغلب بعد از everybody/everyone از they/them/their استفاده میکنیم:
Everybody said they enjoyed themselves. (= he or she enjoyed himself or herself)
همه گفتن که بهشون خوش گذشته.
د) کلمه whole به معنای complete است. اغلب اوقات کلمه whole را با اسامی مفرد به کار میبریم:
Did you read the whole book? (= all the book, not just a part of it)
آیا همه کتاب رو خوندی؟
She has lived her whole life in Scotland.
همه عمرشو در اسکاتلند زندگی کرده است.
- معمولا قبل از کلمه whole از the/my/her استفاده میکنیم. مقایسه whole با all:
the whole book/all the book her whole life/all her life
تمام کتاب/ تمام عمرش
- همچنین میتونیم از a whole استفاده کنیم.
Jack was so hungry, he ate a whole packet of biscuits. (= a complete packet)
جک خیلی گرسنه بود، یک جعبه کامل بیسکوییت رو خورد.
- معمولا از whole با اسامی غیرقابل شمارش استفاده نمیکنیم. میگیم:
I’ve spent all the money you gave me. (not ‘the whole money’)
همه پولی که بهم دادی رو ذخیره کردهام.
ه) استفاده از every/all/whole با کلمات مرتبط با زمان:
- از every برای گفتن اینکه هر از چند وقت کاری را انجام میدهیم استفاده میکنیم. بنابراین میگیم every day/every Monday/every ten minutes/every three weeks:
When we were on holiday, we went to the beach every day. (not ‘all days’)
وقتی در تعطیلات بودیم، هر روز میرفتیم ساحل.
The bus service is very good. There’s a bus every ten minutes.
سرویس اتوبوس خیلی خوبه. هر از ده دقیقه یک اتوبوس حرکت میکنه.
Sally gets paid every four weeks.
سالی هر از چهر هفته حقوق میگیره.
- عبارات all day/the whole day به معنای یک روز کامل از ابتدا تا پایان میباشند.
We spent all day/the whole day on the beach.
تمام روز رو در ساحل گذروندیم.
He was very quiet. He didn’t say a word all evening/the whole evening.
خیلی ساکت بود. تمام بعد از ظهر یک کلمه هم حرف نزد.
- دقت کنید که میگیم all day و نه all the day یا میگیم all week و نه all the week.
و) مقایسه all the time و every time:
They never go out. They are at home all the time. (= always–not ‘every time’)
آن ها هیچ وقت نمیرن بیرون. همیشه خونه هستند.
Every time I see you, you look different. (= each time, on every occasion)
هربار که میبینمت، متفاوت به نظر میرسی.
در مقاله آشنایی با all ،every و whole سعی شد طوری باشد که نیاز شما را برطرف کند. نکته و نظری اگر دارید در کامنت در خدمتم.
برای شرکت در دورههای آنلاین زبان انگلیسی اینجا کلیک کنید.
برای مثالهای بیشتراینجا کلیک کنید.
2 comments