در این مقاله به آشنایی با there و it  اشاره می کنیم که می‌تواند راهنمای خوبی برای شما باشد.

الف. از there زمانی استفاده می کنیم که بخواهیم برای اولین بار در مورد چیزی صحبت کنیم، برای اینکه بگوییم آن چیز وجود دارد:

آشنایی با there و  it

مثال:

یک رستوران جدید در خیابان کینگ وجود دارد.   There’s a new restaurant in King Street. (not ‘A new restaurant is in King Street’)
سفرمون خیلی طول کشید. ترافیک زیادی وجود داشت.   The journey took a long time. There was a lot of traffic. (not ‘It was a lot of traffic
همه چیز این روزها خیلی گرون تره. افزایش زیادی در هزینه های زندگی وجود داشته. Things are much more expensive now. There has been a big rise in the cost of living.

کلمه it به معنای یک چیز، مکان، حقیقت یا شرایط مشخصه.

مثال:

به رستوران جدید رفتیم. خیلی خوبه. (We went to the new restaurant. It’s very good. (it = the restaurant
ترافیک بد بود؟ بله، افتضاح بود. ‘Was the traffic bad?’ ‘Yes, it was terrible.’ (it = the traffic
انتظار نداشتم اونا بیان. یک سورپرایز کامل بود. I wasn’t expecting them to come. It (= that they came) was a complete surprise.

مقایسه کنید:

  I don’t like this town. There’s nothing to do here. It’s a boring place.

از این شهر خوشم نمیاد. هیچ کاری برای انجام دادن وجود نداره. جای کسل کننده ای هست.

دقت کنید که there همچنین به معنای “به آنجا” و “در آنجا” نیز می باشد:

رستوران جدید خیلی خوبه. دیشب رفتم اونجا.   The new restaurant is very good. I went there (= to the restaurant) last night.
وقتی رسیدیم به مهمونی، خیلیا قبل ما رسیده بودند.   When we arrived at the party, there were already a lot of people there (= at the party).

ب. میتونیم از ساختارهای there will be…، there must be… و there used to be… نیز استفاده کنیم:

آشنایی با there و  it

مثال:

خیلیا قراره به مهمونی بیان؟ Will there be many people at the party
آیا امروز عصر پروازی به مقصد پاریس وجود داره؟ ممکنه باشه. به فرودگاه زنگ میزنم.   ‘Is there a flight to Paris this evening?’ ‘There might be. I’ll phone the airport.’
اگر مردم با دقت بیشتری رانندگی می کردن، این همه تصادف رخ نمیداد. If people drove more carefully, there wouldn’t be so many accidents.

ساختارهای بیشتری هم وجود دارن: there must have been و there should have been

یک چراغ روشن بود. یکی باید خونه بوده باشه. There was a light on. There must have been somebody at home

مقایسه there با  it:

توی یک خیابون شلوغ زندگی می کنند. صدای ترافیک زیادی باید بیاد.   They live on a busy road. There must be a lot of noise from the traffic.
توی یک خیابان اصلی شلوغ زندگی می کنن. باید خیلی پر سر و صدا باشه.   They live on a busy main road. It must be very noisy.

همچنین میتونیم از اصطلاحات there is sure/certain/likely to be something استفاده کنیم:

حتما باید یک پرواز برای پاریس وجود داشته باشه امروز عصر. There is sure to be a flight to Paris this evening

ج. از it جملات شبیه این استفاده می کنیم:

راه رفتن در جاده خطرناکه.غیرمعموله اگر بگیم To walk in the road in dangerous. و جمله معمولا با It شروع میشه.

خیلی طول نکشید که برسیم. (It didn’t take us long to get here. (it = to get here
چه حیف که ساندرا نمیتونه بیاد به مهمونی.   It’s a pity (that) Sandra can’t come to the party. (It = that Sandra can’t come
بیا بریم. بیشتر از این صبر کردن ارزش نداره.   Let’s go. It’s not worth waiting any longer. (It = waiting any longer)

از it همچنین برای صحبت درباره مسافت، زمان و هوا استفاده می کنیم:

مثال:

از اینجا تا فرودگاه راه زیادی وجود داره. It’s a long way from here to the airport
تا فرودگاه چقدر راهه؟ How far is it to the airport?
امروز چند شنبه هست؟ What day is it today?
از آخرین باری که دیدمت خیلی میگذره It’s a long time since I last saw you.
روز خوبی خواهد بود. It’s going to be a nice day.
باد میومد.   It was windy. (but ‘There was a cold wind

امیدوارم مقاله آشنایی با there و it برای شما عزیزان مفید واقع شود
برای مطالعه مقاله های بیشتر می توانید به صحفه مرکز اموزش رایگان زبان انگلیسی ۲۴talk مراجعه کنید.