پرکاربرد ترین اسلنگ ها در زبان انگلیسی
اسلنگ ها چه کلماتی هستن و کاربرد اونها چیه؟ اسلنگ ها کلمات و اصطلاحات عامیانه ای هستن که در مکالمه ها و گفت و گوهای غیر رسمی استفاده میشن. که معمولا در فرهنگ لغت و دیکشنری و کتاب های درسی پیدا نمیشن. مثل زبان گفت و گوی خودمون که خیلی از کلمات بدون اینکه در فرهنگ لغتمون بیان به مرور زمان وارد مکالمه روزمره مون شده. اینجا قراره پرکاربرد ترین اسلنگ ها در زبان انگلیسی رو باهم یاد بگیریم.
کلمات عامیانه بخش اساسی مکالمه به زبان انگلیسی هست. زبان عامیانه آمریکایی پره از گفته ها و محاوره های عجیب و غریب ، که بعضی از موقعیت های گاه به گاه مفیده. فرقی نمیکنه که یه مبتدی باشی یا یک انگلیسی زبان بومی ، می خوای در مورد کلمات عامیانه آمریکایی تسلط پیدا کنی!
چطوری اسلنگ هارو یاد بگیریم
تمرین کردن اسلنگ ها با دوستان
قبل از اینکه در گفت و گو با غریبه ها و افراد نا آشنا بخواین این کلمات رو بکار ببرید ، بهتره اونهارو در مکالمه با دوستان یا اعضای خانواده که باهاشون صمیمی تر هستین استفاده کنین که اگر اشتباها کلمه ای رو بکار بردین سوتفاهم و مشکلی پیش نیاد.
تماشای فیلم ها با گفتار عامیانه
دیدن فیلم نه تنها به یادگیری زبان انگلیسی ، لهجه ، speaking ، listening و پیشرفت در یادگیری کمکتون میکنه ، این روش یادگیری برای یادگیری اسلنگ هایی که در هر لهجه استفاده میشه و کاربرد اونها توی شرایط مختلف کمک زیادی میکنه.
پیدا کردن دوست انگلیسی زبان
این هم یه روش مناسب هم برای تقویت مکالمه و اشکال گیری و هم برای دونستن اسلنگ های زبان انگلیسی هست . وقتی یه دوست انگلیسی زبان داشته باشین به راحتی میتونین ازش از اسلنگ ها و کاربرد اونها در حرف زدن ازش بپزسین و یاد بگیرین.
پرکاربرد ترین اسلنگ ها در زبان انگلیسی
اسلنگ های انگلیسی در مکالمه
چه خبر؟ (سلام چه کار می کنی؟) | ?What’s up |
مثال:
“Hey Tom! What’s up?”
“هی تام! چه خبر؟”
“Not much!”
“نه زیاد!”
من شما را درک و همدردی می کنم. | I feel you |
مثال:
“I feel you. That was really unfair.”
“من تو را احساس می کنم. این واقعاً ناعادلانه بود. “
گرفتم ، فهمیدم. | I get it |
مثال:
“I get it now! Thank you for explaining that.”
“من آن را دریافت کردم! از توضیح شما در این باره متشکرم. “
اینجا هم همینطور – موافقم. | Same here |
مثال:
“I’m having a hard time studying for this exam.”
“من برای مطالعه در این آزمون مشکل دارم.”
“Same here.”
“موافقم.”
اشتباه من بود | My bad |
“My bad! I didn’t mean to do that.”
اشتباه من بود! من قصد انجام چنین کاری را نداشتم. “
(برای توصیف هیجان یا غافلگیری استفاده می شود) | !Oh my God |
“Oh my God! You scared me!”
“اوه خدای من! تو مرا ترساندی”
خواهش میکنم. | You bet |
“Thanks for the jacket, Tom!”
“ممنون از ژاکت ، تام!”
“You bet, Sally!”
“خواهش میکنم ، سالی!”
مشکلی نیست | No worries |
مثال:
“No worries about the mess. I’ll clean it up.”
جای نگرانی نیست – مشکلی نیست به عنوان مثال. “هیچ نگرانی در مورد این آشفتگی وجود ندارد. من آن را تمیز می کنم. “
مشکلی نیست. | No biggie |
مشکلی نیست. | No big deal |
مشکلی نیست. | No sweat |
مشکلی نیست. | No problem |
خارق العاده. | Sweet |
مثال:
“I passed the test!”
“من در آزمون قبول شدم!”
Sweet
خارق العاده است. عالیه.
باحال. عالیه. | Cool |
برعکس جالب یا خارق العاده | Lame |
بمب . یه چیزخیلی خوب | Bomb |
مثال:
“That sandwich was bomb.”
“آن ساندویچ بمب بود.”
ناامیدی. طاقت فرسا | Bummer |
مثال:
“That’s such a bummer. I’m sorry that happened.”Bummer –
“این خیلی طاقت فرساست. متاسفم که این اتفاق افتاده است”
مشکوک | Shady |
مثال:
“I saw a shady guy in my neighborhood last night.”
“من شب گذشته پسر مشکوکی را در همسایگی خود دیدم.”
خسته ، له | Beat |
“I was so beat after that soccer game.”
“من پس از آن بازی فوتبال خیلی له شدم.”
یه چیز عالی که در اصطلاح بهش میگن مریض | Sick |
مثال:
“Those shoes are sick!”
“آن کفش ها بیمار هستند!”
بزرگ یا عالی | Epic |
مثال:
“That was an epic party last night.”
“آن دیشب مهمانی عالی بود.”
احمقانه. | Cheesy |
مثال:
“The romantic comedy we watched was very cheesy.”
“کمدی عاشقانه ای که تماشا کردیم بسیار احمقانه بود.”
احمقانه. | Corny |
بلاتکلیف. | Flakey |
مثال:
“John is so flakey. He never shows up when he says he will.”
“جان خیلی بلاتکلیف است. او هرگز وقتی اظهار می کند حاضر نمی شود. “
بد / بی کیفیت | It sucked |
مثال:
“That movie sucked.”
“آن فیلم بد / بی کیفیت است.”
اسلنگ های انگلیسی برای افراد و روابط
عزیزم ، شخص مهم کسی یا جذاب | Babe |
مثال:سلام عزیزم!” یا “اون جذابه.” | “Hey babe!” or “She’s a babe.” |
جذب کسی شدن | Have a crush |
مثال: “من یک فشار بزرگ بر او دارم.” | “I have a big crush on him.” |
پایان دادن به یک رابطه عاشقانه با کسی. | Dump |
مثال : “او ماه مه گذشته او را انداخت.” | “She dumped him last May.” |
سابق ، یک رابطه قدیمی یا همسر . | Ex |
مثال: “این دوست دختر سابق من است.” | “That’s my ex girlfriend.” |
چیزی که نفرت انگیزاست. | A turn off |
مثال: ” این ادکلن نفرت انگیز است.” | “Bad cologne is a turn off.” |
شخصی که مهمانی ها را دوست دارد | Party animal |
“جری عاشق مهمانیه است.” | “Jerry is a party animal.” |
فردی تنبل. | Couch potato |
مثال: “یک سیب زمینی نیمکت نشو! بیایید برای پیاده روی برویم. “ | “Don’t be a couch potato! Let’s go for a hike.” |
فرد باهوش | Whiz |
“سالی در ریاضیات یک هوس است.” | “Sally is a whiz at math.” |
ترسو. | Chicken |
مثال. “ترسو نباش! با من اسکیت روی یخ بروید. “ | “Don’t be a chicken! Go ice skating with me.” |
یک دختر یا زن جوان | Chick |
مثال. “آن جوجه خنده دار است.” | “That chick is hilarious.” |
ازدواج | Getting hitched |
مثال. “تام و سالی مورد اصابت قرار می گیرند.” | “Tom and Sally are getting hitched.” |
گره زدن – ازدواج | Tying the knot |
نها کار خود را از دست دادند | They got fired |
امثال. “آیا جری اخراج شد؟” | “Did Jerry get fired?” |
پرکاربرد ترین اسلنگ ها در زبان انگلیسی
اسلنگ های آمریکایی برای رویدادهای اجتماعی
برای گذراندن وقت با دیگران | Hang out |
به عنوان مثال. “می خواهید با ما گشت بزنید؟” | “?Want to hang out with us” |
من پایه ام. من قادر به پیوستن هستم | I’m down |
به عنوان مثال. “من برای پینگ پنگ پایه هستم.” | “I’m down for ping pong.” |
من بازی هستم ، پایه ام- (همان شکل بالا). | I’m game |
من هم هستم – (همان شکل بالا). | I’m in |
خفن – یک رویداد بسیار سرگرم کننده | A blast |
. به عنوان مثال. “شب گذشته یک یک رویداد بسیار سرگرم کننده بود!” | “Last night was a blast!” |
حضور در یک رویداد | Show up |
به عنوان مثال. “من تا 7 نمی توانم حاضر شوم.” | “I can’t show up until 7.” |
یک فیلم | Flick |
به عنوان مثال. “آیا می خواهید جمعه را ببینید؟” | “Want to see a flick on Friday?” |
غذا | Grub |
به عنوان مثال. “می خواهید امشب مقداری غذا تهیه کنید؟” | “Want to get some grub tonight” |
هدر رفته – مدهوش | Wasted |
به عنوان مثال. “او دیشب از هوش رفت رفت.” | “She was wasted last night.” |
مست – (همانند بالا). | Drunk |
پرکاربرد ترین اسلنگ ها در زبان انگلیسی
اسلنگ های آمریکایی برای یه سری اقدامات
زیاد غذا خوردن | Pig out |
به عنوان مثال. “من شب گذشته در مک دونالد زیاد غذا خوردم.” | “I pigged out last night at McDonald’s.” |
سقوط – به سرعت به خواب رفتن | Crash |
به عنوان مثال. “بعد از آن همه ساعت مطالعه ، سقوط کردم.” | “After all those hours of studying I crashed.” |
روشن کنید – آرام باشید | Lighten up |
. به عنوان مثال. “روشن! این یک تصادف بود.” | “Lighten up! It was an accident.” |
پیچ کردن – برای اشتباه کردن | Screw up |
به عنوان مثال. “با عرض پوزش من برنامه هایم را پیچیدم و فراموش کردم.” | “Sorry I screwed up and forgot our plans.” |
(همان شکل بالا). | Goof |
امتیاز – برای بدست آوردن مطلوب | Score |
به عنوان مثال. “من بهترین صندلی ها را در ورزشگاه به دست آوردم!” | “I scored the best seats in the stadium!” |
جمع کردن – برای به پایان رساندن چیزی | Wrap up |
. به عنوان مثال. “بگذارید در عرض پنج دقیقه جمع شود.” | “Let’s wrap up in five minutes.” |
آس – با 100٪ امتحان قبول شوید | Ace |
به عنوان مثال. “من فکر می کنم که امتحان را آس می کنم.” | “I think I’m going to ace the exam.” |
Cram – برای مطالعه زیاد قبل از امتحان | Cram |
. به عنوان مثال. “متاسفم که من نمی توانم بیرون بروم. من امشب باید لنگ بزنم. “ | “Sorry I can’t go out. I have to cram tonight.” |
وثیقه – ناگهانی رفتن | Bail |
به عنوان مثال. “متاسفم که دیشب مجبور شدم وثیقه بدهم.” | “I’m sorry I had to bail last night.” |
خندق – برای رد شدن از یک رویداد | Ditch |
به عنوان مثال. “من فردا کلاس می روم تا به ساحل بروم.” | “I’m going to ditch class tomorrow to go to the beach.” |
گرفتار انجام کاری اشتباه | Busted |
به عنوان مثال. “من برای اینکه دیر وقت مشق شب را تحویل داده ام شل شدم.” | “I got busted for turning in homework late.” |
جمع بندی
اگر بخواین یه مکالمه خوب داشته باشین استفاده از پرکاربرد ترین اسلنگ ها در زبان انگلیسی نشون دهنده اینه که یه مکالمه قوی و حرفه ای دارید که میتونین از اسلنگ ها استفاده کنین. همینطور اگه بخواین از اصطلاحات باحال و جذاب استفاده کنین که مکالمه تون از حالت رسمی و یه نواخت پیدا نکنه این یه راه خیلی جذاب میتونه باشه.
برای همین برای تسلط به اسلنگ ها بلید هرچی بیشتر اول مکالمه پایه ای و ساده رو باید یاد بگیریم برای همین یه پیشنهاد خوب میتونه استفاده از دوره های صرفا مکالمه آنلاین زبان انگلیسی باشه.
انلاین بودن این دوره ها مزیت های زیادی داره ، یکی از اونها صرفه جویی در زمانه که وقتی نیاز به رفت و آمد نداشته باشین کلی توی زمان صرفه جویی کردین. مزیت دیگه صرفه جویی در هزینه هاست که بازهم هزینه رفن و آمد ندارین. . بهترین مزیت اینه که در هر زمان و مکان میتونین توی کلاس شرکت کنین.
امروزه با توجه به وقت کم و مشغله های زیاد ارزش اوقات فراغت خیلی گرانبها تر و ارزشمند تر شده. همه ما برای این اوقات کلی برنامه ریزی میکنیم تا در طول هفته بعد از کلی کار بتونیم یه زمانی رو خالی بکنیم و اون رو به استراحت ، تفریح ، ورزش و … بگذرونیم.
این موضوع به یادگیری زبان انگلیسی هم سرایت کرده و بیشتر مردم دوست دارن بدون اینکه وقتشون رو توی ترافیک و رفت و امد هدر بدن توی خونه وقتی راحت نشستن زبان انگلیسی یاد بگیرن. همین موضوع باعث شده هروز به تعداد زبان آموزان آنلاین اضافه بشه.
یکی از پیشنهاد ها برای آموزش آنلاین میتونه آکادمی مجازی 24talk باشه که با داشتن اساتید با تجربه و تیم پشتیبانی قوی ،همه دوره های بزرگسالان ، نوجوانان ، کودکان و مخصوصا دوره های صرفا مکالمه که تخصص خاصی در اون داره رو پوشش میده و روش های آموزشی مخصوص متناسب با هر سنی رو داره. و هدفش نتیجه بخش بودن کلاسها و دوره ها است.