در این قسمت می‌خواهیم راجب مترادف و لغات مربوط دروغ در زبان انگلیسی صحبت کنیم و البته همینجور که می‌دونید دروغ گفتن چیز بدی هست اما بیاید روراست باشیم هممون یجورایی بعضی وقتا اینکارو انجام می‌دیم پس بد نیست که لغات مربوط به اون رو بدونیم. قطعا اولین چیزی که به ذهنمون میاد فعل دروغ گفتن هست یا lie .

فعل lie

فعل (verb) دروغ گفتن to lie
اسم (noun) دروغa lie
مصدر (gerund) دروغگوlying
اسم فاعل (noun) آدم دروغگوa liar
عبارت + صفت (adjective + noun) کسی که همیشه دروغ میگه a compulsive liar
فعل گذشته یا قسمت سوم فعلlied

حتما برخورد داشتین که کسایی که همنجوری الکی راجب همه چی، (چیزهایی که واجب نیستن) راجبشون دروغ میگن، همیشه در حال چاخان کردن هستنن به این افراد میگن a compulsive liar یعنی کسی که همیشه دروغ میگه.

مترادف و لغات مربوط دروغ در زبان انگلیسی

فعل fib

کلمه مترادف با lie کلمه fib هست. بیشتر برای دروغ‌هایی که مهم نیست مثل خالی بستن هست به کار برده میشه.

فعل (verb) دروغ گفتنto fib
اسم (noun) دروغa fib
مصدر (gerund) دروغگوfibbing
اسم فاعل (noun) آدم دروغگوa fibber

فعل a white lie

چیزی که ما توی فارسی بهش می‌گیم، دروغ مصلحتی مثلا :

جیم ازم پرسید مدل موش خوبه یا نه، منم نخواستم حالش گرفته بشه، یه دروغ مصلحتی گفتم، گفتم که آره خوب شده و مدل موهاتو دوست دارمJane asked if I liked her new haircut, I didn’t want to hurt her feelings, so I told a white lie and said I did

فعل to pull the wool over somebody’s eyes

این عیارت اصطلاح (idiom)هست و معنی لفظیش اینه که مثلا چشم‌های کسی رو با پشم پوشوندن، حالا تو فارسی می‌گیم سر کسی رو شیره مالیدن، کسی رو گول زدن مثلا :

کسایی که میگن قدرت ماورایی دارن مثل پیشگوها، رمال‌ها، فالگیرها فقط دارن سر مردم رو شیره میمالنSo-called Psychics who claim to have paranormal or supernatural powers
are just pulling the wool over people’s eyes
مترادف و لغات مربوط دروغ در زبان انگلیسی

فعل catch somebody out

این فعل چند جزئی (phrasal verb) به معنی مچ کسی رو گرفتن، حقیقت رو فهمیدن هست مثلا :

شک کرده بودم که حقیقت رو نمی‌گفت اما یک روز مچشو گرفتم وقتی که چند تا پیام از خانم دیگه توی گوشیش دیدم I suspected he wasn’t telling me the truth, and one day I caught him out when I found some messages on his phone from another woman

فعل honesty is the best policy

این ضرب المثل به معنی صداقت بهترین سیاست هست و ما توی فارسی بهش میگیم راه در جهان یکیست وآن هم راستی هست. مثلا :

وقتی که فرم‌های بیمه رو پر می‌کنم، همیشه صداقت و راست‌گویی بهترین روش و سیاست هستWhen filling out insurance forms, honesty is always the best policy
مترادف و لغات مربوط دروغ در زبان انگلیسی

و در آخر یکسری لغات مرتبط با دروغ گفتن رو با هم مرور می‌کنیم.

۱) trick

به معنی حیله و حیله‌گری، گول زدن هست مثلا

اون توانایی تلپاتی نداره فقط داره مردم رو گول میزنه He doesn’t really have telepathic powers. He just tricks people

۲) deceive

به معنی فریب دادن هست مثلا :

اون شرکت، مردم و مشتری‌ها رو فریب داد به وسیله فروختن کامپیوترهای قدیمی به عنوان کامپیوترهای جدیدThe company deceived customers by selling old computers as new.

۳) mislead

به معنی گمراه کردن هست مثلا :

این گزارش فقط یک گوشه‌ای از روش‌های مختلفی هست که داره استفاده میکنه از آمار برای گمراه کردن والدین و مردم رو نشون میده. این گزارش نشون دهنده‌ی گوشه‌ای از سواستفاده مدارس از آمار هست برای گمراه کردن والدین و عامه‌ی مردمThis report only scratches the surface of the various ways schools use statistics to mislead parents and the public

۴) betray

به معنی خیانت کردن هست مثلا :

اون به دوست ۲۰ سالش خیانت کرد به وسیله رابطه داشتن با همسر اوHe betrayed his best friend of 20 years, by having an affair with his wife

۵) cheat

به معنی تقلب کردن هست مثلا :

اون توی ورق بازی کردن تقلب می‌کنه که بتونه مقدار زیادی پول ببره He cheats at card games, so he can win a lot of money

۶) con

به معنی فریب خوردن هست، کلاه سر کسی گذاشتن. مثلا :

اون احساسش این بود که کلاه سرش گذاشتن به وسیله فروختن ماشین بهش، اون خرید ماشی یک کلاهبرداری بود She felt she had been conned into buying the car

۷) dupe

به معنی گول زدن هست مثلا :

قاچاقچیان مواد دخترها رو گول میزنن تا براشون هروئین رو از مرز رد کننThe girls were duped by drug smugglers into carrying heroin for them over the border

۸) misinform

به معنی گمراه کردن، اطلاعات اشتباه دادن هست. مثلا :

سیاستمداران معمولا عامه‌ی مردم رو گمراه می‌کنن Politicians often misinform the general public

۹) pretend

به معنی وانمود کردن، تظاهر کردن هست مثلا :

جان وانمود می‌کرد که داره کتاب می‌خونه توی کلاس اما درواقع داشت گوشیشو چک میکردJohn pretended he was reading in class, but he was looking at his phone really

۱۰) swindle

به معنی کلاه برداری کردن هست مثلا :

اونها از کسب و کارهای محلی هزاران دلار کلاهبرداری کردن.They swindled local businesses out of thousands of dollars

آموزش آنلاین برای افراد شاغل بسیار ایده آل و منحصر به فرده چون به این کلاس ها در هر زمان و مکانی می‌تونید به اون دسترسی داشته باشید. در آموزش آنلاین محتوا و مطالب علمی به روز هستند و کلاس‌ها محدودیت ظرفیت ندارن. در آموزش آنلاین از استادان مجرب در حوزه‌های گسترده جغرافیایی استفاده می‌شه.
در کلاس‌های حضوری ترس اشتباه بودن عقاید و نظرات وجود داره و افراد از بازگو کردن آن ترس دارن ولی در کلاس‌های آنلاین دانشجو می‌تونه بدون ترس اشتباه کنه و باعث کشف و پرورش استعداداش می‌شه .
آموزش آنلاین با در دست داشتن رسانه‌های مختلف و یک گوشی همراه به راحتی می‌تونید از هر ساعت شبانه روز به یادگیری ادامه بدین که نسبت به تدریس سنتی وقت کمتری می‌گیره و مفید تره .
آموزش آنلاین هزینه کمتری نسبت به کلاس‌های حضوری دارن پس راهی برای صرفه جویی و سرمایه گذاریه.
برای خواندن مقالات بیشتر و اطلاعات بیشتر میتونید به آکادمی آنلاین آموزش زبان ۲۴talk مراجعه کنین.

امیدوارم مقاله مترادف و لغات مربوط دروغ در زبان انگلیسی برای شما مفید واقع شده باشد برای خواندن مقالات بیشتر می‌توانید به بلاگ مرکز آموزش رایگان زبان انگلیسی ۲۴talk مراجعه کنین.