قواعد had better و it’s time را به همراه مثال‌های کاربردی با هم بررسی می‌کنیم.

الف: (Had better (I’d better, you’d better, etc

  I’d better do something = It is advisable to do it. If I don’t, there will be a problem or a danger

بهتر است کاری را انجام بدهم = پیشنهاد میشه که این کار رو انجام بدی. اگر انجام ندم، مشکل یا خطری پیش خواهد آمد.

 عبارات had better و it's time

مثال:

باید سالی رو تا ده دقیقه دیگه ببینم. بهتره الان برم وگرنه دیر میرسم I have to meet Sally in ten minutes. I’d better go now or I’ll be late
آیا باید با خودم چتر ببرم؟ بله، بهتره ببری. ممکنه بارون بیاد. Shall I take an umbrella?’ Yes, you’d better. It might rain

صورت منفی این ساختار (I’d better not (=I had better not هست:

مثال:

A: امشب میری بیرون؟ A: Are you going out tonight
B: بهتره نرم. خیلی کار دارم   B: I’d better not. I’ve got a lot of work to do

میتونیم از had better استفاده کنیم تا به کسی هشدار بدیم که لازمه کاری رو انجام بده:

به نفعته که سر وقت بیای. به نفعته که دیر نکنی (وگرنه خیلی عصبانی خواهم شد) You’d better be on time / You’d better not be late. (or I’ll be very angry)

توجه کنید که فرم این ساختار had better هست. با اینکه had حالت گذشته فعل هست، معنی عبارت had better زمان حال یا آینده است و نه گذشته.

مثال:

بهتره امروز یا فردا برم بانک. I’d better go to the bank now/tomorrow

دقت کنید که باید بگیم had better do… و نه to do:

ممکنه بارون بیاد. بهتره با خودمون چتر ببریم. (It might rain. We’d better take an umbrella. (not ‘we’d better to take

عبارات had better و it’s time

ب. مقایسه had better و should

فعل had better  شباهت زیادی به should دارد اما این دو کلمه دقیقا یکسان نیستند. ما از had better برای یک موقعیت خاص (و نه در حالت کلی استفاده می کنیم). ولی از should می توانیم برای همه موقعیت ها استفاده کنیم تا کسی را نصیحت کنیم و یا نظر خود را ابراز کنیم.

امروز هوا سرد است. بهتره یک کت بپوشی وقتی میری بیرون.   It’s cold today. You’d better wear a coat when you go out. (a particular situation)
به نظر من همه راننده ها باید کمبربند ایمنی ببندند.   I think all drivers should wear seat belts. (in general – not ‘had better wear’)

تفاوت دیگر در این است که با had better همیشه اگر نصیحت رو دنبال نکنیم، یک مشکل یا خطر بوجود میاد. در مورد should فقط بهتره که اون کار رو انجام بدیم.

 عبارات had better و it's time

مثال:

فیلم خیلی خوبیه. باید بری ببینیش.   It’s a great film. You should go and see it. (but no danger, no problem if you don’t)
فیلم الان شروع میشه. بهتره الان بری وگرنه دیر میرسی. The film starts at 8:30. You’d better go now or you’ll be late

ج. It’s time

میتونیم بگیم:

It’s time (for somebody) to do something

مثال:

وقتشه که بریم خونه. It’s time to go home./It’s time for us to go home

همچنین میتونیم بگیم:

دیر وقته. وقتشه که بریم خونه. It’s late. It’s time we went home

در این جمله از فعل گذشته استفاده می کنیم اما معنای جمله در زمان حال هست:

ساعت ده شده و اون هنوز توی رختخوابه. وقتشه که بیدار بشه.   It’s 10 o’clock and he’s still in bed. It’s time he got up. (not ‘It’s time he gets up’)

  It’s time you did something = ‘you should have done it already or started it’. We often use this structure to criticise or to complain

وقتش رسیده که کاری رو انجام بدی = باید تا الان انجامش میدادی. از این ساختار معمولا برای انتقاد یا شکایت استفاده می کنیم.

مثال:

بچه ها دیگه باید تا الان توی رختخواب باشن. خیلی از وقت خوابشون گذشته.   It’s time the children were in bed. It’s long after their bedtime
پنجره ها خیلی کثیفن. فکر کنم وقتش رسیده که تمیزشون کنیم. The windows are very dirty. I think it’s time we cleaned them

میتونیم از ساختار It’s about time… یا It’s high time… استفاده کنیم تا انتقادمون رو شدیدتر کنیم:

جک خیلی حرف میزنه. دیگه وقتشه که بجای حرف زدن عمل کنه.   Jack is a great talker. But it’s about time he did something, instead of just talking
تو خیلی خودخواهی. وقتشه متوجه بشی که مهمترین آدم توی دنیا نیستی.   You’re very selfish. It’s high time you realised that you’re not the most important person in the world

امیدوارم قواعد had better و it’s time برای شما عزیزان مفید واقع شود.
برای مطالعه مقاله های بیشتر می توانید به صحفه مرکز اموزش رایگان زبان انگلیسی 24talk مراجعه کنید.

مثال‌های بیشتر