تا حالا شده برای توام پیش بیاد که به یه مکالمه یا سخنرانی انگلیسی گوش بدی و به خاطر استفاده از اصصلاحات عامیانه در اون، متوجه نشی که چی می گن؟ حتما برات اتفاق افتاده! ولی نگران نباش، چون تو تنها نیستی. اصطلاحات عامیانه تو زبان انگلیسی یکی از گیج کننده ترین مباحث تو زبان محسوب میشن. ما تو این مقاله 50 اصطلاح عامیانه و روزمره در مکالمات زبان انگلیسی رو بهت معرفی می کنیم تا بتونی موقع صحبت با انگلیسی زبان ها به راحتی ازشون استفاده کنی یا موقع دیدن فیلم و گوش دادن به پادکست راحت معنیشون رو متوجه بشی.

فرقی نداره مبتدی هستی یا حرفه ای، رو به رو شدن با برخی اصطلاحات عامیانه تو مکالمات می‌تونه مخاطب رو دچار سردرگمی کنه. کلمات و اصطلاحات باحال انگلیسی زیادی وجود داره و به تعداد این ها هرروز اضافه میشه و همین شاید یادگیری و به خاطر سپردنشون رو کمی سخت کنه. اما اگه می‌خوای انگلیسی رو مثل یک انگلیسی زبان صحبت کنی و درک کنی، لازمه که با چندتا اصطلاح مهم عامیانه و روزمره آشنا بشی.

اگر میخوای با زبان انگلیسی ارتباط معنایی نزدیک تری برقرار کنی، یاد گرفتن اصطلاحات و کلمات عامیانه برات ضروریه.

50 اصطلاح عامیانه و روزمره در مکالمات زبان انگلیسی

کلمات عامیانه یا اصطلاحات بومی چیست؟

اصطلاح بومی و عامیانه یا همان slang، درواقع عبارات و کلماتی غیر رسمی هستن که در زبان محاوره و مکالمه بیشتر از نوشتار استفاده می شه.

چرا کلمات و اصطلاحات انگلیسی بومی وعامیانه گیج کننده هستند؟

یکی از دلایلی که منجر به گیج کننده بودن این عبارات می‌شه، تغییرات منطقه‌ای بسیار زیاده. این تفاوت جغرافیایی با تغییر در بخش‌هایی از کلمه و یا ساخت اصطلاح عامیانه ی جدید همراه میشه که نهایتا، منجر به تنوع فراوان این بافت از کلمات و اصطلاحات میشه. برای مثال زبان بومی در بوستون با زبان بومی در تگزاس تفاوت داره. و یا زبان عامیانه در آمریکا با بریتانیا متفاوته.

عبارت رایج و یا اصطلاح عامیانه، عبارتند از گروهی از کلمات که اگه به صورت واژه واژه و کلمه کلمه معنی بشن، فاقد یک برداشت و معنای منسجم خواهند بود.

برای مثال “hit the book” عبارتیه که ترجمه‌ی کلمه‌ای آن “زدن کتاب” میشه، اما این یه اصطلاح انگلیسی عامیانه هست و در بین دانشجویان ، مطالعه و درس خوندن برای آزمون های پایان ترم یا میان ترم برداشت می شه.

یه مثال جالب دیگه ویدیوی زیر هست که در اون Ellen (مجری آمریکایی) و Hugh Laurie (یکه هنرپیشه ی انگلیسی) درباره ی چند کلمه slang آمریکایی و بریتانیایی با هم صحبت می کنن. الن از هیو درباره ی Slang های آمریکایی می پرسه و هیو از الن درمورد Slang های بریتانیایی. تو کدومشون رو بلد بودی؟

کامات زیر به قول معروف اصطلاحات خفن انگلیسی و کلمات عامیانه‌ای هستن که به صورت روزمره در سایت‌ها و رسانه‌های اجتماعی مشاهده می‌کنی و معمولا توسط نسل جوان‌تر از انگلیسی زبانان مورد استفاده قرار میگیره.

اصطلاحات انگلیسی با ترجمه فارسی

برای قطع ناگهانی یک تماس، ارتباط و یا دوستی بدون هیچ گونه هشداری Ghosted 1
بوگی اصطلاحی که از کلمه‌ی بورژوئا سرچشمه گرفته و مربوط به مرفه بودن و سرمایه دار بودنه. Bougie2
کسی را با کلمات غیرمحترمانه نقد کردنDissing3
میخکوب کننده. برای زمانی که یک کاری با کیفیت و قدرت تمام انجام میشه البته بیشتر همراه با طعنه و کنایه استNailed it4
یک اصطلاح با بار منفی توهین آمیز که همواره در مراودات شوخی آمیز مورد استفاده قرار میگیره Douchebag5

مثال :

1) I don’t know what happened to him, he ghosted me after two dates.

1) نمیدونم براش چه اتفاقی افتاد که بعد از قرار دوم یهوغیبش زد و دیگه جوابم رو نداد.

2) I’m not so bougie that I won’t eat a hotdog.

2) من انقدر مرفه و باکلاس نیستم که نخوام یه هات داگ بخورم.

3) I’m not dissing you, I genuinely like your shirt.

3) من بهتون بی احترامی نکردم. واقعا من پیرهنتونو دوست دارم.

4) Look at her gymnastic routine! She nailed it .

4) تمرینات ژیمناستیش رو نگا! عالی از پسش بر اومد.

5) The owner of the club is such a douche, he yelled at me in front of everyone.

5) صاحب باشگاه خیلی آدم عوضی ای بود. جلوی همه سر من فریاد کشید.

اصطلاح عامیانه
مصر، سمج Pushy6
یک اصطلاح عامیانه توهین آمیز برای گروهی از سفید پوستان که در نواحی غیر شهری ساکن هستند و گردن‌های سرخی دارند Redneck7
وقتی می‌خواید یه چیزی یا مکانی رو از یه لیست حذف کنید عدد 868
فاسد. زباله.استفاده و زیاده روی در مصرف الکل و دارو و رسیدن به شرایطی که پاسخ مناسبی از یک عامل دریافت نشهTrashed9
نخ نما. برجسته. توچشم. برای یک عامل متمایز کننده مورد استفاده قرار می‌گیردTacky10

: مثال

6) Stop being so pushy, I’m going to do it.

6) اینقد گیر نده گفتم که انجامش می دم.

7)You might be a redneck if you have a confederate flag tattoo on your neck.

7) کسی کخ پرچم کنفدراسیونو رو گردنش تتو کرده ممکنه یه دهاتی باشه.

8) Let’s 86 Bill from the invite list, he would probably start a fight anyway.

8) بیاید بیل رو از لیست دعوتیامون حذف کنیم چون کارشه که دعوا راه بندازه.

9) He was trashed that night, he barely remembers anything.

9) اون اونشب اصلا تو حال خودش نبود. به سختی چیزی رو به خاطر میاورد.

10) Wearing a full-length fur coat is already tacky enough, but it’s even worse to wear it in the summer.

10) پوشیدن کت خز تمام قد، همین الانش ضایع است. چه برسه به اینکه بخوای تو تابستون بپوشیش.

اصطلاح عامیانه
خود بین، خود ستا، از خود متشکر Stuck-up11
فضول، کنجکاوی زیاد در مسائل خصوصی دیگران Nosy12
از دست دادن تمرکز Spaced out13
ارسال مودبانه دستوری در فناوری‌های ارتباطیShoot14
به درد نخود بودنSucks15

: مثال

11) My boyfriend’s friends are so stuck-up, I hate eating dinner with them.

11) دوستای دوست ‌پسرم خیلی از خود متشکرن، از غذا خوردن با اونا متنفرم.

هدف ما از این مقاله، این است که شما این کلمه‌ها و اصطلاحات رو درک کنید، و حفظ نکنید و هنگام تمرین و مکالمه زبان انگلیسی، از این اصطلاحات استفاده کنید.

12) She doesn’t like talking to her in-laws because they are too nosy.

12) اون دوست نداره در باره مسائل شخصیش با فامیلای شوهرش صحبت کنه، آخه اونا خیلی فضولن.

13) I was so tired that I spaced out and accidentally drove off of the road.

13) من انقدر خسته بودم که تمرکزمو از دست دادم و از جاده خارج شدم.

14) Shoot me an email or text first and then I will call you later.

14) اول برام یه ایمیل یا متن بفرست، بعد من تماس میگیرم باهاتون.

15) Traveling by bus sucks, I’m not going to do it.

15) سفر با اتوبوس اصلا به درد نمی خوره نمی خوام با اتوبوس برم.

اصطلاح عامیانه
نشان از سرمستی و به اصطلاح حال شادو شنگول داره Buzzed 16
دوست دختر یا دوست پسر یا یه شخص حائز اهمیت boo 17
مچ گیری کردن red-handed 18
وکیل گرفتن lawyer up 19
عینا. به معنای واقعی کلمه literally 20

مثال :

16) I’m pretty buzzed off of those two drinks, I shouldn’t drive my car yet.

16) من هنوز از دوتا نوشیدنی که خوردم سرمستم. نباید رانندگی کنم.

17) That’s his boo, you shouldn’t ask for her number.

17) اون دوست دخترشه، نباید شمارشو بگیری.

18) They caught the murderer red-handed, he literally had blood on his hands.

18) اونا سر بزنگاه قاتل رو دستگیر کردن. اون به معنای واقعی دستاش به خون آلوده بود.

19) If you want to lawyer up then we can, but I would rather we discuss this in person first.

19) اگه می خوای وکیل بگیری اوکیه اما من ترجیح میدم اینو اول بین خودمون مطرحش کنیم.

20) I literally died when I saw Obama in person.

20) من به معنای واقعی کلمه مردم، وقتی اوباما رو شخصا و حضوری دیدم.

اصطلاح عامیانه
شکل جدیدی از اخاذی با انتشار اطلاعات خصوصی افراد Doxx21
بوسیدن طولانی مدت Making out22
حرص در اوردنPissed off23
ترک کردن، از دور خارج شدن Bounce24
عبارتی که نشان از غیر حقیقی بودن یک گفته داره Bologna25

مثال :

21) Doxxing is a new form of bullying, you have to be careful.

21) Doxxing شکل جدیدی از اخاذیه که باید خیلی مراقب باشید.

22) I don’t want to go to a movie with her and her boyfriend because she is just going to be making out with him the whole time.

22) من نمیخوام با اونا به دیدن فیلم برم. اونا دائم در حال بوسیدن همدیگه‌ هستن.

23) You pissed off our parents when you showed up to Christmas dinner late and wearing last night’s clothes.

23) وقتی به شام کریسمس دیر رسیدی و لباس های شب قبل هم تنت بود حسابی حرص پدر و مادرت رو در اوردی.

24) they were bounced from the tour for making a lot of noise.

24) به خاطر سروصدای زیاد از تور انداختنشون بیرون.

25) That boy is not 21. That’s bologna.

25) این پسر بچه، دروغ میگه. 21 سالش نیست.

اصطلاح عامیانه

قسمت دیگر این مقاله، بررسی چند اصطلاح عامیانه و روزمره انگلیسیه، که این بافت از کلمات بیشتر در بومی زبانان آمریکا و انگلیس مورد استفاده قرار می‌گیره.

محله نا امنHood = rough neighborhood26
مثل آب خوردنEasy as pie = very easy27
خشن In your face = aggressive28
بی عیب و نقص و فوق العاده Perfecto = perfect or wonderful29
تنبلSlouch = lazy; non performer30
شغل و کار Gig = Job or task31
مزایا و امتیازات شغلی. تخفیف ها و امکاناتPerk = additional benefit given with job E.g. gym membership32
رک گو، راست گوStraight shooter = a person who is direct and truthful33
مزاحم، سر خرPesky = Annoying34
اجرای عمومی شامل گفتار ونمایش دادنShow and tell = public display and explanation35
پرهیجان و با انرژی زیادGung-ho = spirited36
مرد جوانDude = young man or young male37
ترکیب خلاقانهMashup = creative mixing38
کمکCavalry = Help E.g. send in cavalry means to send in help39
خنگ، ساده لوحSucker = a person who can be tricked easily40
اتاق یا خانه Dig = room or flat41
سقف شیشه ای، قفسه‌ ی شیشه ای، حدی نانوشته برای مثال قوانینی نانوشته که مانع از پیشرفت فردی می‌شود Glass ceiling = barrier for personal advancement (E.g for women42
شجاع، دلیر Gusty = courageous43
مردانهStud = manly man44
شلخته، از شلختگی زیاد به چشم نیامدن Sloppy = lack of neatness; untidy45
حس ششم، حس درونی Gut feeling = intuition46
بی فایده، بی ارزشDud = useless; worthless47
محله بد، ذاقه نشین Ghetto = bad neighborhood; slum48
دیوانه Cuckoo = crazy49
احمق، کله پوکairhead = stupid, nothing up top, does simple tasks incorrectly50
50 اصطلاح عامیانه و روزمره در مکالمات زبان انگلیسی

ما تو این مقاله به بررسی معروف ترین و پراستفاده ترین اصطلاحات عامیانه پرداختیم. برای درک بهتر مکالمات رایج در بین انگلیسی زبانان، باید این اصطلاحات رو توی مکالماتت استفاده کنی تا ملکه‌ی ذهنت بشه و درک مکالمات براتون آسونتر بشه.

اگه هدفت یادگیری مکالمه زبان انگلیسی به صورت سلیس و روان و با برنامه ی منسجم و نوینه بهت پیشنهاد می کنم در کلاس آنلاین مکالمه زبان انگلیسی آموزشگاه زبان 24talk شرکت کنی. در کنارش اگه به روش های جدید و جذاب و هیجان انگیز برای یادگیری زبان انگلیسی علاقه داری می تونی در دوره ی پادکستوری آکادمی مجازی آموزش زبان انگلیسی 24talk شرکت کنی و زبان انگلیسی رو از طریق پادکست و داستان کوتاه یاد بگیری!

همین الان می تونی با کلیک روی عکس زیر و ثبت نام در دوره ی آموزش زبان انگلیسی با پادکست و داستان 24talk اولین و مهم ترین قدم رو برای یادگیری زبان انگلیسی برداری. وقت رو از دست نده!