آموزش رسمی زبان در ایران
مشکلات آموزش زبان در ایران
به هفت زبان میتوانست صحبت کند. دیاکو در ایستگاه مرکزی دلفت (هلند) ساندویچ و کباب ترکی میفروخت. از کودکی در کردستان ایران بزرگ شده بود و با عربهای عراق رفت و آمد داشت. پس از گرفتن مدرکش از یکی از دانشگاههای تهران، مدتی ایتالیا بود و سرانجام به هلند آمده بود. پس از ۷ سال، حالا به سادگی با هلندیها خوش و بش میکرد. کردی، فارسی، عربی، ایتالیایی، هلندی و آلمانی. فکر کنم اسپانیایی هم بلد بود اما افسوس میخورد که چرا انگلیسیاش افتضاح است. وقتی انگلیسی حرف میزدم یک جوری نگاه میکرد انگار شاخ غول را شکستهام!
روزی مشتری عراقی آمده بود ساندویچ بگیرد. دیاکو شروع کرد به عربی حال و احوال کردن. نخواستم از قافله عقب بمانم. گفتم: «سلام العلیکم اخی، کیف حالک؟» جوابهایش را نمیفهمیدم. هاج و واج نگاهش میکردم. آن لحظات است که کامل درک میکنی آن همه سال عربی خواندن چه کلاه گشادی است. سعی کردم با انگلیسی ماست مالی کنم اما همسایه عراقی ما انگلیسی نمیدانست.
این که بعد از هفت سال (شاید هم بیشتر) آموزش رسمی زبان عربی از گفتگوی ساده با یک عرب زبان عاجزی، اعتماد بنفس را شدیدا کم میکند. ما رسمالخط یکسانی داریم، کلمات مشابه زیادی داریم، از کودکی با عربی بزرگ شدهایم، منطقا من باید بهتر از بقیه کشورها عربی را بفهمم؛ «پس چه مشکلی است که در فهم و تکلم عربی مشکل دارم؟» هفت سال کم نیست!
آموزش دست و پاشکسته فقط به عربی محدود نمیشود. انگلیسی هم همین داستان را دارد. اگر آموزشگاه نمیرفتم و خودم پیگیر انگلیسی نبودم، بدون شک این زبان را هم یاد نمیگرفتم و مثل بسیاری از دانشآموزان ایرانی ناخودآگاه این گمان پیش میآمد که «نکند من استعداد یادگیری زبان را ندارم؟!»
مشکلات آموزش زبان در ایران
از دوست، آشنا و دانشجویانم زیاده شنیدهام که «من با این زبانم چطور میتوانم زبان یاد بگیرم؟ من زبانم زیر صفر است». این که چطور آموزش و پروش پس از قریب به یک دهه سرمایهگذاری و آموزش رسمی، دانشآموز به چنین نتیجهای میرسد، حیرتانگیز است. طیفهای آموزش زبان از صفر تا ۵ طبقهبندی میشوند. در بدترین حالت، دانشآموز حدود یک منفی (-۱) یا دوی مثبت (+۲) است اگر بیشتر نباشد. اما این که میگوید زیر صفر یعنی اعتماد بنفس کافی ندارد. یعنی یکجای این آموزش و پرورش بد جور میلنگد.
مهمترین بخش آموزش زبان یعنی برانگیختن کنجکاوی، ایجاد انگیزه، شناسایی تواناییهای فردی، داد حس خوب و تقویت جسارت برای پیشرفت. ما برای یادگیری زبان نیاز به اعتماد بنفس داریم. تکنیکها، کلمات، اصطلاحات، اصول و قواعد در مرحله بعد قرار دارند. این کیفیتها آن چیزهایی لازمی هستند که ما را قادر به یادگیری هر زبانی میسازد، مثل دیاکو که به هفت زبان صحبت میکرد.
نویسنده: حسن شیخ