عدم توانایی در مکالمه و سکوتی وحشتناک!
عدم توانایی در مکالمه رو حتما شما هم تجربه کردید یا از خیلی ها این جمله رو شنیده باشید که میگن :
“من هر چی میشنوم رو متوجه میشم یا وقتی متنی رو به انگلیسی میخونم کاملا میفهممش اما نمیتونم انگلیسی صحبت کنم!”
“من درس های جدیدم را به تعویق انداختم چون میترسم!”
“من میدونم چی میخوام بگم، ولی نمیتونم اون ها رو به زبون بیارم!”
چطوری از شر عدم توانایی در مکالمه خلاص بشیم؟
ما کاملا متوجه این مشکلتون هستیم. این مشکل تنها برای شما پیش نیومده.
خیلی از دانش آموزانی که شروع به یادگیری زبان کرده اند با این سکوت وحشتناک دست و پنجه نرم می کنند.
این که شما دقیقا می دونید که چی میخواهید بگید، و حتی لغات زبان را قبلا به خوبی مطالعه کرده اید ولی موقعی که میخواهید صحبت کنید ذهنتان کاملا خالی است.
در این موقعیت هیچ لغتی به ذهنتان نمیآید و به شدت احساس ناتوانی میکنید به طوری که انگار هیچ چیزی بلد نیستید.
ما کاملا می دونیم که صحبت کردن به خوبی کسی که زبان مادری اش انگلیسی است چقدر سخت است و حتی میتواند برای شما ترسناک باشد
مخصوصا وقتی که شما در ذهنتان به فارسی جمله بندی و فکر میکنید و سپس میخواهید که آن را به انگلیسی ترجمه کنید.
پس ماموریت امروز ما این است:
بیایید با مشکلاتی که باعث این عدم توانایی در مکالمه میشوند مقابله کنیم!
چرا نمیتوانید صحبت کنید؟
به نظر شما چطور میشه با این سکوت دست و پنجه نرم کرد و این مشکل را حل کرد؟
اول از همه:
ممکن است که شما بخواهید چیزی بسیار پیچیده را در زمانی که دایره لغات شما بسیار محدود است، بیان کنید.
این کار وقتی شما هنوز در سطح مبتدی هستید باعث میشود شما ناامید شده و زمانی که نیاز است صحبت کنید، سکوت کنید!
دوم این که :
احتمالا شما سعی کرده اید چیزی که در ذهنتان است را به کسی توضیح دهید یا حتی در مورد تجربه ای که داشته اید صحبت کنید.
اما اشتباهتان این بوده که شما اول آن را در ذهنتان به فارسی جمله بندی کرده اید.
در این حالت شما قادر نخواهید بود که به خوبی صحبت کنید.
مورد آخر :
زبان آموزان عموما اعتماد به نفس لازم برای صحبت کردن را ندارند و با این مشکل به شدت درگیر هستند.
آنها به ندرت صحبت میکنند، چون فکر میکنند از لحاظ گرامری یا لغت دچار مشکل و ضعف هستند.
در این حالت شما معمولا به راحتی صحبت میکنید، اما هنگامی که تنها هستید!
ولی هنگامی که قصد دارید با کسی صحبت کنید ذهنتان کاملا از لغات مورد نظرتان خالی میشود.
راز سلیس و روان صحبت کردن چیست؟
روان صحبت کردن شما ربطی به اعتماد به نفس یا استعدادتان ندارد.
شما مجبور نیستید همیشه خودتان را با مقایسه با افرادی که در مکالمه به زبان انگلیسی مهارت دارند، عذاب بدهید!
متعجب نشوید که چه طوری است که آن ها انقدر ماهر و با اعتماد به نفس صحبت میکنند در حالی که شما در این زمینه به شدت مشکل دارید!
مکالمه به زبان انگلیسی مثل یادگیری یک ورزش جدید است.
مثل نواختن یک ساز جدید یا تلاش برای وزن اضافه کردن! (باور کنید از وزن کم کردن سخت تر است!!)
روان صحبت کردن به یک زبان، مساوی است با یک برنامه ریزی درست و موثر و سازگار با شما.
6 قدم برای حل مشکل عدم توانایی در مکالمه:
روی مهارت هایی که نیاز به بهبود دارند تمرین کنید:
بسیاری از دانش آموزان ادعا میکنند که میخواهند روان صحبت کنند.
با این حال آن ها همچنین میگویند که تلاش میکنند با مطالعهی دستور زبان، گوش دادن به موسیقی، تماشای فیلم یا گوش دادن به انگلیسی صحبت کردن اطرافیان به این مهارت دست پیدا کنند.
همه ی این استراتژی ها میتوانند به شما کمک کنند تا منسجم و حرفه ای صحبت کنید، با این حال کافی نیستند.
تا به حال شده است که ببینید به کسی که میخواهد نواختن پیانو را یاد بگیرد فقط از راه دیدن یا خواندن کتاب های مربوطه بهش آموزش بدهند؟
احتمالا نه!
زمانی که مشکل شما عدم توانایی در مکالمه کردن است، باید بیشتر صحبت کنید و از منابع دیگری برای پشتیبانی در بهبود مکالمه ی خود استفاده کنید.
برای بهبود مکالمه، مطالعه ی زبان انگلیسی جایگزین مناسبی نیست.
به نحوه ی صحبت کردن انگلیسی زبانان دقت کنید:
آیا تا به حال متوجه این موضوع شده اید که بعضی از زبان ها اصلا شبیه به چیزی که در مدرسه آموخته اید نیستند؟
احتمالا شما به مکالمه ای واضح، کاملا بر اساس قواعد و گرامری که خوانده اید عادت دارید.
هنگامی که مکالمات انگلیسی زبانان را میشنوید، شوکه می شوید! و این مشکل همان اولین مشکلی است که در بالا گفتیم.
کتاب ها و اپلیکیشن های یادگیری زبان منابع خوبی برای یادگیری شما هستند، اما این ها نباید جایگزین یک مکالمهی واقعی شوند!
به همین دلایل است که اکثر زبان آموزان تلاش میکنند که به انگلیسی صحبت کنند و پس از چند دقیقه ساکت میشوند.
چون آن ها تلاش میکنند که از لغات سخت و پیچیده و کاملا منطبق با اصول گرامری صحبت کنند.
در حالی که یک مکالمه ی واقعی اغلب دارای هرج و مرج، غیر منطقی، سریع و جسورانه است!
از استفاده از زبان بدن ( body language ) برای بهبود کیفیت مکالمه خود نترسید.
تمرین کنید که دربارهی خودتان حرف بزنید – نه درباره ی مثال های تکراری موجود در کتاب ها!
چگونه است که بیشتر دانش آموزان میتوانند فهرست کامل دایره لغات در مورد اعضای خانواده، شغل و اعداد را به خوبی از بر باشند؟
اما برای صحبت در مورد تاریخچه خانوادگی خود، شغل و تاریخهایی که در زندگی آن ها اهمیت دارند دچار مشکل میشوند؟
ما فقط آنچه را که از خودمان انتظار داریم یاد بگیریم را حفظ میکنیم و فراموش میکنیم که هدفمان از یادگیری زبان چیست!؟
هدف ما از یادگیری زبان انگلیسی این است که قادر باشیم با دیگران در مورد خودمان، دنیای اطرافمان و دیدگاهمان صحبت کنیم و با مردم ارتباط برقرار کنیم!
دفعه بعدی که برای یک مکالمه ی تمرین درسی یا ملاقات با دوستان خارجی خود آماده میشوید، برخی از جملات را در مورد زندگی و نظرات خودتان بنویسید.
با صدای بلند آنها را بخوانید و تکرار کنید، حتی میتوانید آنها را با خود ببرید. تا میتوانید از گیر افتادن در یک سکوت وحشتناک هنگام یک مکالمه دوری کنید.
خودتان را محدود نکنید!
کلمات کوچکی را یاد بگیرید که تفاوت های بزرگ ایجاد میکنند!
شاید هم اکنون لیستی از افعال، صفات، رنگها، اعداد و غیره را آماده کردهاید.
با این حال، آیا شما به دنبال برخی واژههای مهم که مردم در تمام زمانها در مکالمه استفاده میکنند، میگردید؟
یک راه عالی برای جلوگیری از سکوت ناشیانه در دفعه بعدی که صحبت میکنید، عبارت است از یادگیری کلماتی مانند:
I agree!
موافقم!
No way!
امکان ندارد!
I’m not sure about that.
در موردش مطمئن نیستم.
I don’t know.
نمیدانم.
That’s amazing!
خارق العاده است!
I didn’t know about that!
در موردش نمیدونستم!
Of course!
البته!
Really?
واقعا؟
در زبان انگلیسی به این مدل جملات و کلمات Reaction Words میگویند.
این کلمات کوچک، ابزارهای عالی برای اضافه کردن چاشنی به مکالمه و واکنش به آن چیزی هستند که فرد دیگر میگوید، به جای اینکه فقط به چیزی فکر کنید که بعدا خواهید گفت. پس روبات نباشید!
موضوعات سرگرم کننده ای را از قبل آماده کنید!
همیشه مجبور نیستید بدون آمادگی قبلی و تمرین در مورد موضوعی که قرار است صحبت کنید، وارد یک مکالمه شوید.
در یادگیری زبان، شما باید فعال باشید و حتی نقش معلم را بازی کنید تا نتیجه دلخواه خود را زودتر به دست آورید.
پس چرا مدتی را صرف فکر کردن در مورد موضوعات مورد علاقه خود و چند سوال جالب توجه نمیکنید؟
به عنوان مثال، به معلم یا شریک زندگی خود بگویید که شما فقط میخواهید یک روز خاص در مورد فیلمها صحبت کنید، سپس واژگان لازم را از قبل آماده کنید (“فیلمنامه”، “داستان”، و غیره).
نه تنها این کار به شما کمک میکند قبل ازشروع مکالمه اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید، بلکه به شما این امکان را میدهد که بیشتر تمرکز کنید.
از “بله” یا “نه” گفتن در جواب اجتناب کنید
دفعه ی بعدی که صحبت می کنید خود را به چالش بکشید که در جواب سوال هایی که از شما پرسیده میشوند از بله یا نه استفاده نکنید.
اینها پاسخهای تک سیلابلی هستند که مکالمه را به جای پرورش آن و الهام بخشیدن به آن، قطع میکنند. معمولا بعد از پاسخ “بله” یا “نه”، سکوت وحشتناک و ناراحت کننده ای به وجود می آید.
چگونه این مساله را حل کنیم؟ همیشه سعی کنید به یک سوال پیچیدهتر و هوشمندانه تر پاسخ دهید، حتی اگر احساس میکنید که چیز خاصی برای گفتن ندارید.
تا میتوانید از لغات گوناگون استفاده کنید.
برای مثال، دفعه بعد که کسی از شما میپرسد “آیا بستنی وانیلی را دوست دارید؟”
شما می توانید به جای یک “بله” گفتن این پاسخ را بدهید:
” من همیشه بستنی توتفرنگی را ترجیح میدهم، اما بستنی وانیلی قطعا من را به یاد خاطرات دوران کودکی میاندازد.”
نگران نباشید. این کار ممکن است در حال حاضر سخت به نظر برسد، اما همهاش وابسته به تمرین و تکرار است!
شما از پس آن بر می آیید.
کارآگاه باشید!
حالا شما بر هنر پاسخهای پیچیده تسلط پیدا کردهاید. اما اگر شریک مبادله شما به سوالات شما با پاسخهای کوتاهی پاسخ دهد که به هیچ جایی ختم نمیشوند (مانند “بله” یا “خیر”) شما کنترل مکالمه را در دست بگیرید.
در نقش یک کارآگاه ظاهر شوید و مطمئن شوید که با درخواست از آنها برای توسعه پاسخهای خود، به کیفیت مکالمه بهبود بخشیده اید.
در اینجا برخی از عبارات مفید که میتوانید از آن برای الهام بخشیدن به شریک خود برای صحبت بیشتر استفاده کنید، آورده شدهاست:
Why? / Why not?
چرا؟ / چرا نه؟
How did you learn about this?
چطور این را یاد گرفتی؟
But what would you recommend I …(see, do, visit, eat, etc)?
اما چه چیزی را به من پیشنهاد میدهی که … (ببینم، انجام بدم، برم، بخورم یا …)؟
And what do you think about this situation?
در مورد این وضعیت نظرت چیست؟ چه فکری درباره اش میکنی؟
How do you feel about that?
چه احساسی در موردش داری؟
And how did you react?
چه واکنشی نشان دادی؟
برای مثال، دفعه بعد که از کسی پرسیدید “آیا تا به حال اسپانیایی را مطالعه کردهاید؟”
به جای پذیرفتن یک “بله” و رفتن به سراغ موضوع بعدی، سوالات زیر را بپرسید:
” چرا تصمیم گرفتی اسپانیایی یاد بگیری؟ “
” شما چه احساسی در مورد آن دارید؟ “
” چه چیزی را در این زبان به عنوان موضوعی مشکل و یا آسان پیدا کردید؟”
” آیا تا به حال از یک کشور اسپانیایی زبان دیدن کردهاید؟ ”
نکتهی آخر
توجه داشته باشید که هیچ کدام از این مراحل به حل مشکل شما در عدم توانایی در مکالمه، افزایش اعتماد به نفس شما، توسعه انگیزه و یا گفتن این که چطور جسور باشید، مرتبط نیستند.
این به این دلیل است که بهتر است بر روی گامهای کوچک و خاص تمرکز کنید.
به جای صحبت کردن در مورد مفاهیمی که قادر به استفاده از آن نخواهید بود. این مراحل کوچک به شما این امکان را میدهد که یک حس طبیعیتر به مکالمه و خود شما بدهد.
این به نوبه خود میتواند به شما کمک کند که اعتماد و جرات خود را توسعه دهید!
بیایید این کار را با کمک هم و اساتید 24Talk انجام دهیم.